اختصاصی رشتکده: رحمان سیفی آزاد سال ۹۲ نمایش شایعات نیل سایمون را با انبوهی از بازیگران مطرح امروزی روی صحنه برد. در آن زمان هنوز جواد عزتی و بهرام افشاری سوپر استار نبودند و یا رویا میرعلمی و نگار عابدی هم معروف نشده بودند. شاخصترین مجید صالحی بود که بار کمدی اصلی را بر دوش میکشید و احمد ساعتچیان که حداقل در تئاتر چهره بزرگی محسوب میشود.
از آنجا که فیلم آن نمایش منتشر شده ، دیگر نمایشهای شایعات در ایران به نوعی همیشه با آن مقایسه میشود، حتی اگر در گیلان با بازیگران بومی باشد. کاری که در تالار مرکزی رشت به کارگردانی سینا کوزانی روی صحنه رفت و تبلیغات زیادی داشت.
از حق نباید گذشت حسین عمادی تهیه کننده نمایش شایعات در تالار مرکزی روی کار سرمایهگذار خوبی داشت. چه کسی حاضر است برای تئاتری با بازیگران بومی این همه هزینه کند و شاهد کلی پوستر و بیلبورد در معابر عمومی و کافه و رستورانهای شهر باشیم. صحنه را در گرانترین تئاتر شهر روی صحنه ببرد و قیمت بلیتها هم طوری باشد که اگر خیلی دست بالا بگیریم در نهایت عایدی خاصی برایش نداشته باشد. از این لحاظ کاری که تهیه کننده گیلانی انجام داد قابل احترام است.
اما در مورد خود نمایش! امروز خیلی محدودیتهای ده ساله گذشته کمتر شده است. ده سال پیش موسیقی و رقص به نوعی ممنوع بود. در قسمتی از نمایش شایعات سال ۹۲ جواد عزتی در نقش ارنی عدم رقصیدن بازیگران را به تمسخر میگیرد و به نوعی ممیزیها را یادآور میشود. حالا بسیاری از ممنوعیتها برداشته شده و این قابل توجه و مهم است که یک نمایش زنده شود.
در مورد بازیگران ما با تیمی مواجه بودیم که اکثرا تجربه کارگردانی دارند و حالا تحت نظر کسی کار کردند که فکر میکردیم فقط طراح پوستر است و حالا متوجه شدیم که قابلیتهای بیشتری دارد. هرچند در مورد استفاده صحیح از بازیگران جای کار بیشتری میطلبد و شاید زورش به همه آنها نمیرسید. هرچه است در تئاتر گیلان خیلی خود را پیشرو و پیشگام و برترین میدانند و این کار را برای اقدام مشترک سخت میکند.
ولی جدا از همه ادعاها، بازیگران این نمایش به دو دسته خوب و بد تقسیم میشوند. در خود نمایش بیشتر از همه طنز امیر جادو سخن و محمد فرحبخش به چشم میآمد. جادوسخن که بیشتر نویسنده و کارگردان بوده نشان داد بازیگر کمدی خوبی است و باید این ژانر را جدی بگیرد. آرش انتظامی در مقام بازی به نسبت گذشته پیشرفت قابل ملاحظهای داشت . سما استیفا و مطهره اخلاقی هم که بیشتر از همه در سالهای اخیر بازی کردند و دیگر به صحنه عادت دارند و اینجا هم قابل قبول بودند.
در نمایشنامه شایعات اِرنی مهمان آشپز مرد بود و اینجا زهرا صدری نقش مهمان آشپز را برعهده داشت و تقریبا حدود یک ساعت بدون دیالوگ گذراند که علتش نامعلوم است.
کیوان خسرومرادی چند صباحی بود که در هر بازی سعی داشت صحنه را دست بگیرد و اینجا نقش بازپرسی را داشت که قابلیت چندانی برای ارائه کار متفاوت به او دست نداد. هانیه هجرتی هم بعد چند دقیقه اول حوصله حرف زدن نداشت و نوشیدنی خود را خورد و حرفش را زد و از صحنه خارج شد.
در طراحی صحنه، گروه فرم، کمدی، موسیقی و حس همذات پنداری مخاطب نمایش موفقیت داشت. چه بهتر که درگیر این نشد مثل اجرای تهران تماشاگر را کنار صحنه نگه دارد. چرا که نمایش شایعات با اغراق زنده است و نه واقعی نمایی قلابی! ایرانیزه کردن برخی دیالوگها مخاطب را همراه کرد که البته گاهی از حد خارج میشد.
این نمایش هرچه بود و با همه ضعفهایش این واقعیت را نشان داد که نمایش تنها به بازیگران مطرح زنده نیست و البته اینکه گیلانیها تئاتریهای قوی هستند یک شایعه نمیتواند باشد. شاید باید افراد بیشتری روی این هنر سرمایهگذاری کنند . همان کاری که حسین عمادی انجام داد.
Wednesday, 19 March , 2025