رشتکده،  یادداشت/ محمدرسول محمدپور _ در آموزه های دینی برخی از ادیان «حجاب» جزو ارکان اصلی برای زنان و مردان محسوب می گردد و بر حفظ و رعایت آن توصیه گردیده است لیکن بر این امر در دین اسلام و برخی از فرقه هایی از یهودیت به عنوان فعلی واجب تاکید گردیده است و عدم […]

رشتکده،  یادداشت/ محمدرسول محمدپور _ در آموزه های دینی برخی از ادیان «حجاب» جزو ارکان اصلی برای زنان و مردان محسوب می گردد و بر حفظ و رعایت آن توصیه گردیده است لیکن بر این امر در دین اسلام و برخی از فرقه هایی از یهودیت به عنوان فعلی واجب تاکید گردیده است و عدم رعایت آن را معصیت می دانند.
این در حالیست که در دوره معاصر (البته اعتراض به حجاب اجباری از ابتدای وضع این قانون وجود داشته است) میل به عدم تمکین این قانون شرعی رو به افزایش بوده و در برخی جوامع تبدیل به یک مطالبه گردیده است و به عنوان یک چالش جدی در مقابل حکومت های دینی قرار گرفته است.
با آغاز شیوه زندگی مدرن و وضع قوانینی همچون حقوق شهروندی به موازات احکام دینی، بحث اجبار و یا اختیاری بودن حجاب در بسیاری از مجامع قانون گذاری و دانشگاهها به صورت جد در حال بررسی می باشد و تاکنون کشورهای مختلف با حاکمیت مذهبی و سکولار، سیاست های مختلفی در این خصوص اتخاذ و اجرایی کرده اند.
برخی بر این باور هستند چون در یک جامعه دینی اکثریتی معتقد بر شرع وجود دارند لذا باید حجاب نیز به خواست اکثریت اجباری باشد و در مقابل دیدگاهی دیگر معتقد به حجاب اختیاری در چهار چوب حق شهروندی هستند.
از دیرباز تاکنون در کشورهایی همچون پاکستان، افغانستان، هند و برخی از کشورهای آفریقایی که نگاهی رادیکال به اجرای احکام دینی دارند موضوع حجاب باعث بروز نزاع، قتل و فجایع بسیار دیگری گردیده است و تبعات این حساسیت هنوز در قرن بیست و یکم این مسئله را به عنوان یک اهم در قانون گذاری حتی در کشورهای توسعه یافته بدل کرده است.
با بررسی جمیع جهات و آسیب شناسی تاریخی و اجتماعی به نظر میرسد اخذ یک راهکار واحد و جهان شمول در این باره نسخه اجرایی نداشته و در کشورهای در حال توسعه باید با یک دوره گذار اجبار به حجاب تبدیل به اختیار گردد چرا که عدم تحقق این موضوع تبعات جبران ناپذیری علی الخصوص در نسل های جدید همچون دین گریزی و گسست نسلی به وجود خواهد آورد و در نتیجه در دراز مدت دوام و قوام خانواده به عنوان رکن محوری جامعه از بین خواهد رفت.